کیان رحیمی پور آذرنیاییکیان رحیمی پور آذرنیایی، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

کوچولوی خواستنی من

عاشقانه های مادرانه

سلام خوشگلکم و نفس مامان بابت این مدتی که واست چیزی ننوشتم معذرت میخوام و امیدوارم این بی حوصلگی مامان و ببخشی ولی باید بدونی تمام این مدت درکنارت بودم ... اول اینکه امروز پایان پنج ماهگیه تو دلبندمه ، مبارکت باشه  عزیزکم پنج ماه گذشت و تو به سرعت داری رشد میکنی و روزبه روز کارها و چیزهای جدیدتری یاد میگیری و مامان عاشق تمام این کارها و چیزهاست:   عاشق اون وقتیم که گاه گاهی تو خواب چشمات و باز میکنی و میبینی که پیشتم بهم مهربونانه نگاه میکنی و میخندی و دوباره میخوابی عاشق اون وقتیم که دستای نازنازیت و روی هم میذاری و میاری بالا نگاشون میکنی و بعد باهم میذاری تو دهنت عاشق اون وقتیم که وقتی داری با خودت بازی میک...
7 آذر 1390

من هنوز هستم (سرم شولوغه بابایی)

سلام می دونم می دونی که چقدر شرمنده و خجالت زده ام ولی خب من یه بابایی هستم  و یه شوهر  باید کار کنم تا پول در بیارم   و اگه کار نکنم و پول در نیارم و بشینم خونه ور دل تو و مامانی دیگه پول نیست . و اگه پول نباشه موارد زیر هم نیستند : ١- پوشک ( که تو روزی ٣ یا ٤ زحمتشو می کشی ) ٢- شیر خشک ( که فکر کنم هفته ای ٢ تا راحت میزنی زمین ) البه نوش جان ٣- لباس ( که وقتی بغلت میکنم و میذارم زمین و دوباره برت میدارم راحت ١ سایر بزرگ شدی ) البته اونم فدای سرت خوشگله من ٤- اسباب بازی ( ای جووووووووووووونم که شروع کردی باهاشون بازی کردن ای قربووووووووووووونت برم . بازم می خرم همش میخرم میخرم می...
2 آذر 1390
1